یک تجربه کوچولو

یک تجربه کوچولو

یک تجربه کوچولو :

سلام یک تجربه کوچولو رو بگم و برم ، قطعا توی عمرتون پازل حل کردید ! آدما توی حل پازل معمولا دو تا رویکرد بیشتر ندارند یا از وسط پازل شروع میکنن یا از گوشه ها شروع می کنن به چیدن ، خب ! معمولا در هر دو مورد پازل رو حل میکنن ولی در پازل های بزرگتر حل برای کسی که از وسط شروع کرده سخت میشه و زمان بیشتری میبره . توی سیستم هایی که از پترن های معماری گرا مثل الگوهای سری اِم (MVC,MVP,MVVM,HMVC,MVA) استفاده می کنند هم تقریبا همچین داستانی هست . یعنی چی !؟ . یعنی به جای اینکه شما بیایید از وسط ماجرا شروع کنید به توسعه بیایید از نقاط ابتدایی و انتهایی پروژه رو توسعه بدید مثلا از سمت لایه Model شروع کنید یا نه اصلا برید از End point شروع کنید و بعد از تموم شدن یک سمت برید سمت دیگه مثلا اگر از Model شروع کردید و تموم شد بعدش برید End point و بعد از این هم برید سراغ لایه میانی ! اینطوری خیلی کارتون راحت تره مخصوصا توی سیستم های بزرگ یا حداقل سیستم هایی که از سری M استفاده می کنند . (البته ترجیح من شروع از لایه Data و Model هست )